مدافعان حقوق زنان در برابر استخراج گرایی در آمریکای لاتین مقاومت می کنند |


نویسنده لورا کارواخال، صندوق اقدام اضطراری – آمریکای لاتین

دانلود

در سرتاسر آمریکای لاتین، زنان دوستدار محیط زیست به روش های متنوع و خلاقانه سازماندهی شده اند تا با زمینه خصمانه تجاوز مخالفت کنند و الگوی ناپایدار استخراج را تغییر دهند که قلمروها و شیوه زندگی آنها را نابود می کند.

از دهه 1990، آمریکای لاتین به منطقه ای تبدیل شده است که بیشترین میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی را برای بخش استخراج دریافت می کند. در طول این دوره، مرزهای معدن به سرعت گسترش یافته است و فشار بر اکوسیستم های استراتژیک مختلف مانند حوضه های آبخیز، جنگل های آمازون، زمین های ذغال سنگ نارس، یخچال های طبیعی، تالاب های مرتفع آند و غیره ایجاد کرده است. علاوه بر این، پروژه های زیرساختی بزرگ جاده ای و انرژی در سراسر این قاره ساخته شده است. این پروژه ها بر قلمرو جوامع روستایی، نوادگان آفریقایی و مردم بومی تحمیل می شوند و اثرات اجتماعی-اکولوژیکی برگشت ناپذیری ایجاد می کنند و باعث نقض جدی حقوق بشر می شوند.

این مدل، که نابرابری‌ها و خشونت‌های تاریخی قاره را تداوم می‌بخشد، از استراتژی‌هایی مانند سلب مالکیت زمین، نظامی‌سازی و قانون‌گذاری در خدمت سیستم‌های مالی بین‌المللی استفاده می‌کند. حق مشارکت، تشکل، آزادی بیان و اعتراض را محدود می کند و در عین حال اجازه فساد، تهاجم و تصاحب اجباری زمین های روستایی و سرزمین های اجدادی را می دهد. در مواجهه با مقاومت مشروعی که برای دفاع از سرزمین ها می آمد، اعتراض اجتماعی به طرز وحشیانه ای سرکوب شد و مدافعانی مانند برتا کاسرس، رهبر محلی لنکا در هندوراس، تحت تعقیب، جرم انگاری قرار گرفتند و کشته شدند. بنابراین، جرم انگاری، که هدف آن ارعاب سازمان ها و جوامع، خنثی کردن مبارزات آنهاست، روش های خاصی برای عملیات علیه زنان نیز دارد. این پدیده، از آزار و اذیت، حملات کلامی، اتهامات و کمپین های بدنام کردن، تا پیگرد قانونی و حبس، به دنبال مشروعیت زدایی از کار آنها و مجازات آنها برای زیر سوال بردن نقش های جنسیتی تعیین شده است. آنها توسط رؤسای جمهور، کارگران شرکت ها، بنیادگرایان مذهبی، جامعه یا رفقایشان به عنوان «جادوگران»، «نوزادان»، «همسران بد»، «زنان حزبی» انتخاب می شوند که آنها را زیر سوال می برند و سعی می کنند رهبری خود را از بین ببرند.

در اکوادور، در بحبوحه سرکوب مسالمت آمیز اعتراضات در آگوست 2015، زنان جامعه به زور بازداشت شدند، در شکم خود مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و تهدید به تجاوز جنسی شدند. امروز 5 نفر از آنها محاکمه شده اند و دو نفر به 4 سال زندان محکوم شده اند. در شیلی، زنان ماپوچه مانند لونکو خوانا، ماچی میلارای هویچالاف توسط مقامات سیاسی و معنوی زندانی شدند، مورد آزار جسمی و جنسی قرار گرفتند. Machi Francisca Linconao هنوز به دلیل جنایتی که هرگز مرتکب نشده است در زندان است در حالی که زندگی و سلامت او در خطر است.

_88562939_bertacaceres دانلود تصاویر-2

پروژه های معدنی تأثیر خاصی بر زنان دارد و خشونت علیه آنها و تبعیض را از نظر مشارکت، دسترسی به زمین و بهداشت تشدید می کند. زنان مدافع به دلیل مقیاس منافع قدرتمندی که در سیستم‌های ظلم و ستم چالش برانگیز و بی‌ثبات‌کننده بر اساس جنسیت، نژاد و طبقه با آن‌ها مواجه هستند، با خطرات خاصی روبرو هستند. برای آنها، طیف بازیگرانی که می توانند به آنها حمله کنند گسترده است، زیرا آنها نه تنها با بازیگران تجاری و دولتی مواجه می شوند، بلکه در خانواده ها، جوامع و سازمان های خود نیز آسیب پذیر هستند، زمانی که شیوه های مردسالارانه خشونت علیه آنها را طبیعی می کند. در دهه‌های اخیر، بیش از 23 قتل از زنان فعال حقوق بشر رخ داده است که صدای خود را علیه پروژه‌های معدنی، سدها و تک‌فرهنگ‌ها و غیره بلند کرده‌اند.

خشونت جنسی یکی از اشکال اصلی خشونت علیه زنان است و سلاحی برای سلب قلمرو آنهاست. در گواتمالا، در سانتا کروز باریلاس و استور-ایزابال، در چارچوب اعلام حالت محاصره و متعاقب آن اخراج اجباری، زنان بومی که در برابر صنایع استخراجی مقاومت می کردند توسط ماموران امنیتی مورد تجاوز و آزار جنسی قرار گرفتند.

با این حال، زنان در طول فعالیت خود در حفاظت از محیط زیست و طبیعت، اقدامات مختلفی را انجام داده اند که امکان موضع گیری خواسته ها و دیدگاه های خاص آنها را فراهم کرده است. در بسیاری از موارد، آنها توانسته‌اند به طور موقت شرکت‌های معدنی را که قلمرو آنها را تهدید می‌کنند، متوقف یا فلج کنند، مانند لاپویا و سانتا کروز باریلاس-گواتمالا، در سانتا باربارا-هندوراس، در کاجامارکا-پرو، در ریو بوئنو-شیلی و Ituzaingo. آرژانتین، اتفاقا.

در آمریکای لاتین، مبارزات زنان بسته به زمینه‌های محلی و ملی و ماهیت تهدیداتی که در قلمرو خود با آن مواجه هستند، ناهمگون است. زنان خود را به صورت خودمختار، منطقه ای و بین قومی سازماندهی کرده اند. آنها سازمان ها، شبکه های زیست محیطی و از طریق گروه های جوانان، فمینیست، ضد نژادپرستی، هنری و فرهنگی ایجاد کرده اند. آنها دگرگونی های قابل توجهی در حوزه شخصی و جمعی ایجاد کردند و شیوه های جدیدی را در جهت سایر اشکال حفاظت و امنیت یکپارچه ایجاد کردند.

مدافعان و فعالان حقوق بشر خواستار رهایی از سرکوب و خشونت، ترس، غصب زمین و تخریب محیط زیست هستند. اکنون بیش از هر زمان دیگری به اقدام سیاسی بین جنبشی و همبستگی و مشارکت بین المللی امیدوارند.

“توجه کنید. با و برای ما بایستید. سرنوشت ما به هم مرتبط است و آنچه برای ما اتفاق می افتد ممکن است برای شما بیفتد!”



دیدگاهتان را بنویسید